قدم زدن عصر بهاری
بابا اَبی
ریحانه خانوم یاد گرفته باباش رو به اسم صدا میکنه خانوم خانوما لواشک و زرشک و نون و خامه میخوره چه جور
نویسنده :
بابا و مامان جونی
13:48
قرارداد من و ریحانه
رویداد مهمی که تو این تصویر میبینید همش ثانیه های کوتاهی بعد از تمیز کردن خونه توسط من و به هم ریختن توسط خانوم انگار با من قرارداد داره هروقت من تمیز میکنم خانوم از پشت سر میریزه بهم تازه اگه از دستت وسایل رو بگیرم بذارم سرجاش و یا تورو از اتاق ببرم بیرون سرم جیغ میکشی و همش میگه ااااااااااااااااااا همچین زورگو شدی که نگو و نپرس ...
نویسنده :
بابا و مامان جونی
14:40
تو عاشق لیمو شیرینی و من عاشق تو
روروءک سواری در حیاط خونه
دخترم عشق ماکارونی
عاشق این مدل خدابیدنهاتم
هندونه و تی وی
عسل مامان شما از هندونه خیلی خوشت میاد و برای اولین بار گذاشتمت توی روروءک و یه قاچ هندونه هم دادم دستت و گذاشتمت جلوی تلویزیون و تا حدود نیم ساعت بدون هیچ اعتراضی تلویزیون نگاه کردی و هندونه خوردی نوش جونت گوارای وجود ...
نویسنده :
بابا و مامان جونی
13:43