ریحانه،گل بهشتیریحانه،گل بهشتی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

ریحانه گل بهشتی

مسافرت تعطيلات عيد فطر

عزيز دل ماماني براي تعطيلات عيد فطر تصميم گرفتيم با دوستهاي بابا جوني بريم شمال و ما نهار روز عيد رو با پدرجون اينا رفتيم اطراف قزوين و بعد از نهار راهي شمال شديم و اين عكسها رو موقع جمع كردن وسايلهامون گرفتم       ...
28 مرداد 1393

افطاري در شاهزاده حسين

شب جمعه تصميم گرفتيم افطاري بريم شاهزاده حسين چون خيلي باصفا ميشه     اينقد ذوق كرده بودي كه نگو  همش بدو بدو ميكردي و اصلا نميتونستم كنترلت كنم براي خودت اونجا دوست پيدا كرده بودي و همش بغلش ميكردي         از اين چرخها برات خريدم كه باهاش بازي كني و يهو متوجه شدم نشستي رو زمين و هي اون رو روي زمين ميكشي اخرشب هم كه خيلي خسته شده  بودي خوابيدي ...
20 تير 1393

مينويسم تا بماند براي تو بهترين بهانه براي زيستن

عزيز دل مامان و چراغ روشن خونه ما شما ديگه حسابي براي خودت خانوم شدي و بزرگ شدي تو اين مدتي كه نبودم همش درگير شما بودم چون خيلي شيطون شدي ماشاالله هزار ماشاالله خيلي كارها انجام ميدي  ديگه وقتي مامان بهت ميخوام غذا بدم خودت قاشق از دستم ميگيري و خودت با قاشق غذا ميخوري البته بيشترش رو ميريزي زمين****خودت ميري توي سبد كوچولو كه مال اسباب بازيهات هست ميشيني و اونوق بهت نگاه ميكنم ميخندي****ياد گرفتي كه به توپ لگد بزني و هي دنبال توپ بدوي و شوتش كني * ***من و تو باهمديگه توپ قلقلي بازي ميكنيم **** وقتي ميخوام ازت عكس بگيرم ميگم بخند فورا ميخندي تازه بعضي اوقات ‍...
16 تير 1393